منظر فردی توسعه، بیشتر بهزیستی فردی در دو بُعد عینی و ذهنی را نمایش میدهد. بهزیستی عینی بر شرایط اقتصادی فرد متمرکز است و توانمندی را در بعد مادی آن میسنجد. برای درک بهتر بهزیستی افراد، دو محور نیازهای اولیه و نیازهای توانمندساز از هم تفکیک شدهاند. نیازهای اولیه که تا حدود زیادی بیولوژیک هستند، دربرگیرنده نیازهایی است که بقای فرد را تضمین میکنند. بنابراین، نیازهای اولیه فردی بین همه جوامع و مناطق جغرافیایی یکسان میباشد و هر فرد برای اینکه بتواند حرکت به سمت خودشکوفایی را آغاز کند، نیازمند آن است.
اما نیازهای توانمندساز ازسویِ دیگر، نیازهایی هستند که درعینحال که فرد را توانمند میکنند، رفاه بیشتری برای او بههمراه میآورند. البته توانمند شدن افراد، بسته به زمان و کشوری که در آن هستند، میتواند موضوعات مختلفی را شامل شود، اما فصل مشترک این محور از منظر فردی توسعه، این است که با ارتقاء نیازهای توانمندساز، هر فرد میتواند فرصتهای بیشتری برای خود خلق کند و دامنه انتخاب بیشتری خواهد داشت و در نتیجه، میتواند مسیر کارآمدتری برای زندگی خود از لحاظ اقتصادی، اجتماعی و … طراحی نماید.
در سوی دیگر، بهزیستی ذهنی هم وجود دارد که میتوان گفت، محصول نهایی فرایند توسعه است. درواقع بهزیستی ذهنی، محصول ارزیابی فرد از خود است. البته رفاه ذهنی معمولاً حلقه مفقوده در شاخصهای جهانی توسعه است و در این کتاب نیز ما نتوانستیم شاخص بینالمللی مناسبی برای این بعد از توسعه فردی پیدا کنیم۱. بنابراین، به همان بعد بهزیستی عینی در منظر فردی توسعه با دو محور نیازهای اولیه و نیازهای توانمندساز، اکتفا نمودهایم.