توسعه سیاسی، دارای تعاریف متعددی بوده، و شاخصهای بسیاری برای سنجش آن معرفی شده است. هر ساله مؤسسات بسیاری در سطح جهانی به سنجش وضعیت توسعه سیاسی میپردازند. هرچند شاخصهایی که این مؤسسات بهکار میبرند، تقریباً مشابه و حول مؤلفههای یکسان (مانند مشارکت سیاسی، رقابت سیاسی و آزادی سیاسی) است، ولی نوع دستهبندی آنها، بعضاً متفاوت است. بهعنوانِ مثال، «خانه آزادی» بر اساس دو شاخص اصلیِ حقوق سیاسی و آزادیهای مدنی، به سنجش وضعیت توسعه سیاسی در جهان میپردازد که هریک از دو شاخص موردِ نظر، از چندین شاخص فرعی تشکیل شده است.
در این کتاب، ما از الگوی نظری جدیدی که توسط یکی از استادان علوم سیاسی ایران۱ ارائه شده است، استفاده کردهایم. این الگو، مبتنی بر رهیافت نهادگرایی سیاسی و برگرفته از نظریات و آثار برخی از پژوهشگران حوزه دولتپژوهی و نهادگرایی سیاسی، همچون جان فرانکو پوجی۲، هنریش پاپیتز۳، هانس کمان۴ و … است.
از منظر رهیافت نهادگرایی، توسعه سیاسی را میتوان «نهادینه(تر) شدن (هرچه بیشتر) قدرت سیاسی» تعریف کرد که شامل پنج وجه انحصار، کسب، اِعمال، اِنفکاک و اِدغام است. نهادینهشدن فرایندی است که از مجرای آن، قواعد و هنجارهای خاص بهگونهای رواج مییابند که کنش مطابق با آنها موردِ پذیرش، و تخطی از آنها موجب محرومیت و مجازات میشود. نهادها ازیکسو، برخی رفتارها را طرد و منع، و ازسویِدیگر، یک سری رفتارها را تشویق میکنند. نهادها با حضور خود نوعی احساس اطمینان و پیشبینیپذیری و ثبات را در محیط انسانی خلق کرده و امکان کنش را فراهم میکنند. این رویهها و قواعد طی فرایند نهادینهشدن، مشروعیت مییابند و بر سر آنها اجماع صورت میگیرد.
لذا در معنای گسترده، نهادها مجموعه قواعدی هستند که رفتار سامانمند و پیشبینیپذیر را تضمین میکنند. نهادها محصول زیست جمعی هستند و بهمنظور تنظیم رفتار بشر و بقا شکل گرفتهاند. نهادهای سیاسی نیز، با هدف کنترل خشونت و تأمین و تضمین امنیت از طریق ساماندهی امر سیاسی خلق شدهاند. امر سیاسی یعنی کنش سیاسی مرتبط با کسب و اِعمال قدرت سیاسی؛ بنابراین، هدف اصلی نهادهای سیاسی، ساماندهی قدرت سیاسی است، بهگونهای که شرایط بقا، تأمین و تضمین شود.
نهادینهسازی قدرت سیاسی، منجر به ثبات، استقرار۵ و استحکام۶ ساختار (روابط) سیاسی میشود. بههمیندلیل از ثبات سیاسی (یا بهعبارتِدیگر: ثبات روابط سیاسی/ مناسبات سیاسی / ساختار سیاسی / نظم سیاسی/ نظام سیاسی / قواعد کنش سیاسی)، بهعنوان دستاورد توسعه سیاسی نام میبرند.
بنابر این در این کتاب، با ساده سازی اصطلاحات و روانسازی ترجمه آنها و همچنین بر اساس شاخصهایی که ذیل هر دسته قرار میگرفتند، پنج بعد مشارکتی بودن نظام سیاسی، سلامت نظام سیاسی و قضایی، امنیت و ثبات سیاسی، عدالت و برابری سیاسی و در نهایت آزادیهای مدنی به عنوان دامنههایی تعریف شدند که میتوانند توسعه سیاسی را نمایش دهند.